English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8366 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
force majeure U حادثه غیر قابل پیشگیری
medicable U قابل معالجه
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
tolerance dose U دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
operation exposure guide U حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت
thunder chief U نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
hustlers U بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
hustler U بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
prophylaxis U پیشگیری
precautions U پیشگیری
counter-measures U پیشگیری
precaution U پیشگیری
prevention U پیشگیری
preventive medicine U طب پیشگیری
preemptive attack U تک پیشگیری
counter-measure U پیشگیری
prophylaxis U طب پیشگیری
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
buffer zone U منطقه پیشگیری
goby U طفره پیشگیری
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
buffer zones U منطقه پیشگیری
prophylactic U پیشگیری کننده
lead time U زمان پیشگیری
repercussion U دفع یا پیشگیری
accident prevention U پیشگیری از حوادث
premune U پیشگیری کننده
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
lead angle U زاویه پیشگیری هدف
An ounce of prevention is worth a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is better than a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
preclusive buying U خرید پیشگیری کننده
measure U اندازه اقدام پیشگیری
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
leads U سیم واسطه زاویه پیشگیری
lateral tell U پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
lead U سیم واسطه زاویه پیشگیری
treatment U معالجه
medical U معالجه
treatments U معالجه
therapy U معالجه
medical treatment U معالجه
he received a fire treatment U معالجه شد
healing U معالجه
edermical meducation U معالجه جلدی
emergency treatment U معالجه اضطراری
emergency treatment U معالجه اورژانس
balneotherapy U معالجه باشستشو
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
malpractice U معالجه غلط
malpractices U معالجه غلط
iatraliptics U معالجه بامالش
electropathy U معالجه برقی
psychopathy U معالجه روانی
radium therapy U معالجه بارادیوم
pretreatment U معالجه قبلی
treament U سلوک معالجه
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
heliotherapy U معالجه با افتاب
rest cure U معالجه با استراحت
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
lead pursuit U مسیر پیشگیری هواپیمای رهگیر مسیرپیشگیری هدف
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
orthopathy U معالجه بدون دارو
faradization U معالجه باجریان برق
self treatment U معالجه پیش خود
faradism U معالجه باجریان برق
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
pretreat U قبلا معالجه کردن
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
windage U درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pedicures U معالجه امراض دست وپا
pedicure U معالجه امراض دست وپا
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
board of conciliation U هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
preemptive attack U تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preventive war U جنگ پیشگیری کننده از جنگ اصلی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
triatomic U سه اتمی
nuclear U اتمی
nuclear strike U تک اتمی
diatomic U دو اتمی
hexatomic U شش اتمی
monoatomic U یک اتمی
atomic U اتمی
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
atomic structure U ساختار اتمی
atomic reactor U واکنشگاه اتمی
atomic radius U شعاع اتمی
atomic size U اندازه اتمی
atom rocket U موشک اتمی
atomic orbital U اوربیتال اتمی
atomic pile U واکنشگاه اتمی
cloud U قارچ اتمی
atom bomb U بمب اتمی
atomic polarization U قطبش اتمی
atom bombs U بمب اتمی
clouds U قارچ اتمی
monoatomic solid U جامد تک اتمی
clouding U قارچ اتمی
atomic number U عدد اتمی
mass number U وزن اتمی
atomic interaction U بر هم کنش اتمی
atomic fission U شکافت اتمی
atomic fusion U همجوشی اتمی
atomic fusion U گداخت اتمی
median lethal dose U دوزمتوسط اتمی
atomic energy U انرژی اتمی
atomic crystal U بلور اتمی
atomic configuration U ارایش اتمی
atomic clock U ساعت اتمی
atomic weight U جرم اتمی
atom samshing U انفجار اتمی
atomic weight U وزن اتمی
atomic absorption U جذب اتمی
atomicity U فرفیت اتمی
atomics U فیزیک اتمی
atomic mass U جرم اتمی
atomic lattice U شبکه اتمی
monoatomic molecule U مولکول تک اتمی
monoatomic gas U گاز تک اتمی
atomic bond U پیوند اتمی
nuked U نیروگاه اتمی
atomic energy U نیروی اتمی
A-bombs U بمب اتمی
nukes U کنشگر اتمی
nuclide U اشکال اتمی
nukes U نیروگاه اتمی
A-bomb U بمب اتمی
nuclear warfare U جنگ اتمی
polyatomic U چند اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
diatomic molecule U مولکول دو اتمی
piled U پیل اتمی
nuked U زیردریایی اتمی
pile U پیل اتمی
nuked U کنشگر اتمی
nuke U کنشگر اتمی
nuke U نیروگاه اتمی
fallout U ریزش اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
nuclear winter U زمستان اتمی
radiation U تشعشع اتمی
fission to yield ratio U بازده اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
atom number U عدد اتمی
nuclear reactor U پیل اتمی
nuking U نیروگاه اتمی
nuclear reactors U پیل اتمی
nuking U کنشگر اتمی
nuclear U مربوط به اتمی
nuclear cell U پیل اتمی
tetratomic U چهار اتمی
fission bomb U بمب اتمی
fission products U مواد اتمی
mushromm could U کلاهک اتمی
nuclear parity U همطرازی اتمی
fission reactor U واکنشگاه اتمی
examinations U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment U معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
homopolyatomic U چند اتمی جور
homopolyatomic U چند جور اتمی
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
Recent search history Forum search
1frangible
1due amount
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
2Rowdy
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com